جایگاه و اهمیت زراعت چوب در کشور
ایران در منطقه ای قرار گرفته است که سهم اراضی جنگلی آن ناچیز است و از جمله کشورهای کم برخوردار از جنگل محسوب می شود. مساحت جنگل های ایران در حدود 14/2 میلیون هکتار برآورده شده است. این در حالی است که در گذشته ای نه چندان دور مساحت این سطوح 18 میلیون هکتار بوده است که در طی چند دهه اخیر به دلایل متعددی همچون بهره برداری بی رویه، توسعه شهرها و تأسیسات شهری، صنعتی و تخریب و تجاوز با کاهش جدی سطح مواجه بوده است.
جنگل ها عمده ترین محل تأمین چوب کشور را تشکیل می دهند. به طوریکه در دهه های گذشته سالانه از این جنگلها تا 1/5 میلیون مترمکعب چوب در قالب طرح های بهره برداری، شش تا هفت میلیون مترمکعب به صورت مصارف سنتی توسط روستانشینان و دامداران منطقه و 6/1 میلیون مترمکعب چوب در قالب قاچاق برداشت می شد. در اواخر دهه 1380 میزان برداشت چوب به کمتر از یک میلیون مترمکعب در سال و در چند سال اخیر نیز بهره برداری از جنگل های شمال به دلایل مسائل زیست محیطی متوقف شده است.
میزان مصرف چوب و فرآورده های آن به خصوص کاغذ که یکی از شاخصه های توسعه یافتگی کشورها محسوب می شود؛ این رقم برای ایران کمتر از 2/0 مترمکعب است که نسبت به متوسط جهانی که 3/0 مترمکعب می باشد، کمتر است. روند پرشتاب توسعه ای و افق های رشد اقتصادی کشور ضرورت توجه جدی به تأمین چوب و فرآوده های چوبی مورد نیاز را برای افق های آینده بیش از پیش مشخص می کند. واردات چوب و فرآورده های چوبی بیشتر به صورت چوب خام، خمیر کاغذ، کاغذ و مقوا، تخته فیبرها و در مقادیر کمتر روکش، نئوپان و مصنوعات چوبی است. میزان واردات علاوه بر نیازهای موجود تحت تأثیر عوامل دیگری همچون منابع ارزی، قرنطینه و سایر عوامل بوده و آمار و ارقام سالانه آن همواره از فراز و نشیب های زیادی برخوردار بوده است. عدم توان دولت در واردات چوب در حجم بالای مورد نیاز کشور، ناتوانی عرصه های جنگلی در تأمین چوب مورد نیاز به دلایل اهمیت خدمات زیست محیطی جنگل ها مانند حفظ آب و خاک و غیره باعث شده است تا بسیاری از صنایع کوچک همچون تخته بری ها و جعبه سازی ها به خاطر مشکلات تهیه مواد اولیه به فعالیت های فصلی و موقت روی آورند و صنایع بزرگ با ظرفیت هایی به مراتب کمتر از ظرفیت اصلی کار کنند و بسیاری در آستانه تعطیلی موقت یا دائم قرار گیرند. بنابراین برای تأمین مواد اولیه چوبی کشور، راهکار اصلی تولید بیشتر چوب در خارج از عرصه های جنگلی یا زراعت چوب با گونه های سریع الرشد است. کشت درختان صنوبر برای تولید و تأمین نیازهای محلی یا عرضه برای فروش در ایران قدمتی هم پای تمدن کهن این سرزمین دارد، به طوریکه از دیرباز عمدتاً درختانی از ارقام مختلف بید و صنوبر در کناره زمین های کشاورزی، دو سوی جوی ها و مسیرهای آبیاری، اطراف نهرها و رودخانه ها کاشته شده و پس از رسیدن به ابعاد مورد نظر قطع و به مصرف می رسیدند. صنوبرها با توجه به ویژگی های منحصر به فردی همچون سرعت رشد قابل ملاحظه، توانایی سازگاری با شرایط مختلف (تنوع گونه ای)، توان استقرار در اراضی کم بازده و حفاظت از حاشیه رودها به هنگام سیل، قابلیت کشت در سطوح کوچک و بزرگ، به صورت ردیفی، تک درخت و تودهای، امکان کاشت توأم با محصولات زراعی (آگروفرستری)، سهولت تکثیر با قلمه و توانایی جست دهی و کاربرد گسترده در طیف وسیعی از صنایع کوچک و بزرگ و دوره های کوتاه مدت بهره برداری، از مهمترین گونه ها برای تولید چوب بوده و هستند. به جز مناطق شمالی کشور در سایر مناطق صنوبرکاری ها شاخص ترین و اصلی ترین منابع تولید چوب به شمار می روند. برآوردهای انجام شده از وجود حداقل 150000 هکتار صنوبرکاری در سطح کشور حکایت دارد. از مجموع این سطوح، به جز مقداری از صنوبرکاری های جلگه شمالی کشور، مابقی با استفاده از کلن های عمدتاً بومی دو گونه کبوده و تبریزی احداث شده اند. انتخاب این کلن ها تابع نظم و قاعده خاصی نبوده است و به صرف اینکه صنوبرها در مقایسه با دیگر درختان از رشد و تولید چوب بهتری برخوردارند انتخاب و کاشته شده اند. این قطعات صنوبرکاری که به صورت سنتی احداث، داشت و برداشت می شوند از توان تولید متوسط 20-15 مترمکعب در هکتار در سال برخوردارند. این در حالی است که کلن های پرمحصول و اصلاح شده خارجی سالانه تا 30 مترمکعب چوب در هر هکتار تولید می کنند. از اواسط دهه 1340 در قالب همکاری با مؤسسات خارجی تعداد بسیاری از کلن های خارجی صنوبر وارد کشور شده است. بر این اساس فرآیند تحقیقات سازگاری ارقام مختلف صنوبر در کشور در قالب دو مرحله بررسی های گزینش و انتخاب در مرحله خزانه در طی سه تا چهار سال و انتخاب درختان مناسب براساس سازگاری در مناطق اقلیمی مختلف و توان تولید چوب آنها که در دوره 10 ساله (دوره معمول بهره برداری درختان صنوبر پرمحصول) انجام شده است امید است تا نتایج و بازدهی چشمگیر ارقام جدید سبب بالا بردن راندمان تولید در واحد سطح، افزایش درآمد مستقیم و غیر مستقیم بهره برداران و کاستن از دوره بازگشت سرمایه اولیه شود. همچنین افزایش انگیزه و رویکرد بهره برداران بخش های مختلف به توسعه صنوبرکاری و تولیدات چوبی را در پی داشته باشد. در حال حاضر با توجه به نتایج سازگاری کلن های صنوبر در مناطق مختلف کشور با اقلیم های متفاوت توسط مؤسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، کلن های سازگار و پرمحصول زیادی معرفی شده است. چنانچه نسبت به جایگزینی ارقام پرمحصول معرفی شده به جای ارقام موجود در صنوبرکاری های سنتی اقدام شود میزان تولید آنها تا دو برابر افزایش می یابد.